تیمور بشیر گنبدی، مدیرکل دفتر توسعه امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، به تشریح اهمیت راهاندازی راهآهن خواف – هرات برای دو کشور دوست و همسایه ایران و افغانستان پرداخت و عنوان کرد: به این خط آهن نباید به چشم یک پروژه دوجانبه با طول مسیر تقریبی ۲۰۰ کیلومتری نگاه کرد. بلکه این پروژه را باید حلقهای از زنجیره ترانزیتی دانست که از شرق عالم شروع و به قلب اروپا کشیده میشود. از اینرو، بهرهبرداری از این پروژه و اتصال آن به مرزهای ازبکستان و تاجیکستان را میتوان نقطه عطفی در همکاریهای ترانزیتی و احیای جاده تاریخی ابریشم دانست که میتواند کالای ترانزیتی را با صرف هزینه مالی و زمانی کمتر به مقصد برساند.
وی گفت: در این رابطه، میتوان به راهاندازی آزمایشی مسیر جادهای موسوم به KTAI از ایران به قرقیزستان اشاره داشت که اخیراً انجام شد که طبیعتاً با تکمیل خط آهن غرب- شمال افغانستان شاهد ترانزیت مقرون به صرفهتری در منطقه خواهیم بود. قاعدتاً در چنین فضایی، کشورمان خواهد توانست ضمن افزایش درآمدهای ترانزیتی، جایگاه منطقهای و بینالمللی خود را ارتقاء بخشد. در همین حال، افزایش همکاریهای تجاری و ترانزیتی میان کشورهای مسیر به صلح و ثبات آنها خواهد افزود.
تکمیل و توسعه شبکه ریلی کشورهای اکو از طریق راهآهن خواف - هرات
مدیرکل دفتر توسعه امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی دستاوردهای این مسیر ریلی را از منظر دیپلماسی یادآور شد و عنوان کرد: منطقه خواف- هرات یکی از غنیترین مناطق جهان از نظر معادن سنگآهن است و با بهرهبرداری از این پروژه میتوان حدود ۵/۲ میلیون تن بار را به بنادر جنوبی ایران رساند. ترانسفر این ثروت از راه حملونقل جادهای عقلانی نیست و برای حفظ محیطزیست، ایمنی، صرفهجویی انرژی و سایر مسائل باید از راه حملونقل ریلی جابهجا و منتقل شود بهطور کل در ادبیات بینالمللی از حملونقل ریلی در قیاس با سایر مدهای حملونقل به عنوان شکلی از حملونقل ارزان، در دسترس، دوستدار محیطزیست و ایمن نام میبرند.
وی افزود: از سوی دیگر با توجه به اینکه معادن افغانستان روی مرز واقع هستند، چنانچه بهرهبرداری و استخراج معادن در کشور همسایه انجام شود، افغانستان نیازمند مسیری برای دسترسی به دریا است. بهویژه که اینگونه بارها را عموماً بارهای ریل پسند هم میگویند. پروژه خواف- هرات علاوه بر توسعه و پیشرفت منطقه به ویژه افغانستان در تکمیل و توسعه شبکه ریلی کشورهای اکو و ترانزیت از کشورهای آسیای میانه به اقیانوس هند و همچنین از راه ایران به ترکیه و اروپا تأثیر بسزایی دارد.
همکاری متقابل مسئولان ایران و افغانستان در بهرهبرداری از صنعت حملونقل ریلی
بشیر گنبدی با بیان اینکه مسئولان سیاسی کشور افغانستان همکاریهای لازم را با مسئولان ایرانی در احداث این پروژه ملی داشتهاند، تأکید کرد: دولتمردان افغانستان به اهمیت این پروژه واقفاند و اساساً تمامی حکومتها خصوصاً دولتهای در حال توسعه از تنوع مسیرهای جادهای و ریلی ترانزیتی و تکمیل اتصالات منطقهای استقبال میکنند. افغانستان یکی از کشورهای محصور در خشکی یا اصطلاحاً Land Lock است. در دنیا سی یا سیویک کشور محصور در خشکی وجود دارد و دو کشور هم هستند که به آنها Double land lock میگویند یعنی برای دسترسی به آبهای آزاد باید از دو کشور دیگر عبور کنند. بهگونهای اغراقآمیز میگویند که هزینههای اقتصادی در کشورهای محصور در خشکی ۵۰ درصد بیشتر است از کشورهایی که به دریا راه دارند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: حالا افغانستان هم که کشوری محصور در خشکی است و اتفاقاً همسایههای شمالی آنهم کشورهایی محصور در خشکیاند، با همسایه جنوبی هم روابط چندان حسنهای ندارد، بنابراین باز شدن مسیر ریلی جدید برای این کشور اهمیت زیادی دارد و دسترسی افغانستان را به آبهای آزاد از طریق ایران تسهیل میکند؛ بنابراین بدیهی است که دولتمردان افغانستان هم به شدت به دنبال تسریع در افتتاح و راهاندازی این پروژه باشند.
بهرهبرداری از راهآهن خواف – هرات طبق قواعد حقوقی دو کشور
مدیرکل دفتر توسعه امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی در پاسخ به این سؤال خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی که «از منظر حقوق بینالملل، با وجود سرمایهگذاری ایران در خاک افغانستان، کنترل و اداره خط ریلی خواف – هرات به عهده کدام کشور است؟» گفت: افغانستان تقریباً خط ریلی خیلی محدودی دارد. میتوان گفت که خط ریلی چندانی ندارد. حدود ۱۰۰ کیلومتر خط ریلی بین ترمذ در مرز ازبکستان تا حیرتان و مزار شریف دارای ریل است. این خط ریلی که در سالهای اخیر ساخته و تکمیل شده است، دارای عرض خط یا اصطلاحاً Gage پهن یا روسی است که عرض آن ۱۵۲۰ میلیمتر است. این مسیر ریلی در کنترل ازبکها قرار دارد و طبق قرارداد همکاری فیمابینشان ازبکها به اعزام قطار در این مسیر اقدام میکنند. در نتیجه افغانستان تاکنون تجربه بهرهبرداری از راهآهن و مدیریت راهآهن را چندان نداشته است.
وی اظهار کرد: البته اقدامات مطلوبی توسط شرکت راهآهن برای انعقاد قرارداد بهرهبرداری از مسیر با افغانستان صورت گرفته است که در نتیجه آن ایران برای مدتی بهرهبرداری از مسیر را به عهده خواهد گرفت تا نظامات راهآهن و ریلی افغانستان شکل بگیرد؛ بنابراین موضوع بهرهبرداری از این مسیر از نظر حقوقی تابع قراردادی خواهد بود که بین ایران و افغانستان منعقد میگردد و در آن شرایط و زمانبندی و تعهدات طرفین پیشبینی و تنظیم میشود.
صدور ویزا، ترانزیت و دیگر امور گمرکی در ایستگاههای ریلی مرزی
بشیر گنبدی با اشاره به تمهیدات اندیشیده شده در خصوص صدور ویزا، ترانزیت و دیگر امور گمرکی در ایستگاههای ریلی مرزی دو کشور، گفت: با راهاندازی این مسیر مهم ریلی بین ایران و افغانستان، طبیعتاً بین دو کشور یک یا دو ایستگاه یا نقطه مرزی شکل خواهد گرفت. زمینههای آن فراهم شده که نقطه مرزی شمتیغ به عنوان نقطه مرزی رسمی تعریف و تعیین شود و دو کشور سازوکار حقوقی آن را اتخاذ، مراحل تصویب آن را طی کنند و زیرساختهای لازم را از نظر نرمافزاری و سختافزاری فراهم نمایند.
وی افزود: منتهی این نقطه مرزی که شروع آن یک گذرگاه ریلی خواهد بود برای اینکه نقطه مرزی باشد دارای الزامات زیادی در داخل هر کشور است. در نزدیکی این نقطه، دو کشور نقطه مرزی مهم دوغارون – اسلام قلعه را در شمال دارند که خود معبر بزرگ تجاری دو کشور است و ممکن است تعریف شمتیغ به عنوان نقطه جدید مرزی را با ملاحظه مواجه کند. دیگر اینکه با توجه به اینکه این مرز ابتدا مرز عبور ریلی خواهد بود و قطارهای باری از آن عبور خواهد کرد، مقررات و ساز و کارهای تسهیل کننده عبور قطار ریلی بر آن حاکم خواهد بود و شاید بخشی از فرایندهای حاکم بر اعزام قطار و پذیرش قطار و کنترل و بازرسی و مراحل گمرکی آنها در ایستگاههای درون دو کشور یعنی خواف در ایران و روزنک در داخل قلمرو افغانستان (کیلومتر ۶۰ خط آهن) صورت پذیرد و از اینرو نقطه مرزی شمتیغ مرز گمرکی - حداقل در کوتاهمدت- نباشد.
مشکلات راهآهن خواف – هرات از منظر حقوق بینالملل
مدیرکل دفتر توسعه امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی اظهار کرد: از نظر مقررات بینالمللی حاکم برای حملونقل ریلی به نظر نمیرسد که مشکلی سر راهاندازی این پروژه برای ایران و افغانستان پیش بیاید. افغانستان که حملونقل ریلی چندانی ندارد، در بخش ترمذ – مزار شریف با همکاری ازبکستان حملونقل ریلی صورت میگیرد، مسیر - خواف – روزنک هم توسط ایران مدیریت و به بهرهبرداری خواهد رسید تا افغانستان آمادگی لازم را از نظر منابع انسانی، تجهیزات و ناوگان و ... پیدا کند. بهطورکلی دو نوع نظامات حملونقل ریلی در دنیا در مناطقی که شبکههای ریلی به هم پیوسته وجود دارد و حملونقل و ترانزیت ریلی درون منطقهای و بین منطقهای و بینالمللی صورت میگیرد حاکم است.
وی گفت: یکی مقررات تحت سازمان UIC است که به مقررات CIM مشهور و معروف است و دیگری مقررات سازمان همکاری راهآهنها یا OSJD است که به SMGS معروف است. ایران از نظامات حملونقلی یو آی سی تبعیت میکند و از آنجا که عرض خط استاندارد یو آی سی یعنی ۱۴۳۵ را هم دارد شبکه ریلی است با شبکه ریلی ترکیه اروپا یکی است. شبکه ریلی شوروی سابق و کشورهای آسیای میانه اخیر تحت نظامات سازمان OSJD و با عرض خط پهن یعنی ۱۵۲۰ است.
بشیر گنبدی خاطرنشان کرد: در واقع ایران با احتساب عرض خط پهنتر پاکستان بین سه عرض خط یا سه نظام متفاوت گیر افتاده است، ولی افغانستان تا اینجای کار تابع یو آی سی و عرض خط استاندارد یو آی سی بوده است. گویا درخواست رسمی هم برای پذیرش مرزهای ریلیاش و تعریف آنها در سامانه یو آی سی خاورمیانه (RAME UIC) را هم به راهآهن ایران که نمایندگی دفتر خاورمیانهای یو آی سی را دارد داده است. در نتیجه فعلان بهرهبرداری از راهآهن افغانستان در مسیر خواف – هرات تابعی از مقررات حملونقل بینالمللی ایران خواهد بود و به نظر نمیرسد مشکل یا مسأله حقوقی در حمل ریلی ایجاد شود.
وی بیان کرد: علاوه بر ملاحظات فوق، مشکلی که عمدتاً در افغانستان سر راه توسعه تجارت و ترانزیت است مسأله امنیت است. ساختار اجتماعی، نظام قبیلهای حکومت و سهم خواهی قبایل باعث تداوم چالشهای سیاسی در افغانستان شده و شاید تا شکلگیری دولت منسجم و متمرکزی که تبلور وحدت ملی در افغانستان باشد فاصله زیادی داشته باشیم لیکن ناامنی که لازمه و بایسته جریان روان و آزاد ترانزیت است به عنوان پاشنه آشیل رونق ترانزیت در افغانستان باقی مانده و هزینههای زیادی بر دولت و اصحاب حملونقل بار خواهد کرد. مادامی که دولت تمامی تضامین لازم را برای امنیت و ایمنی حملونقل ریلی در افغانستان پذیرا نشود میشود گفت جریان ترانزیت از ایران به افغانستان با چالش بزرگ مواجه خواهد بود و این امر متوجه هر نوع ترانزیت اعم از کالا و انرژی در افغانستان میشود.
ساخت مسیر ریلی تا هرات پس از انجام تعهدات ایران
بشیر گنبدی در پاسخ به این سؤال خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی که «هماکنون بخشی از این مسیر ریلی تکمیل نشده و در عهده افغانستان است. آیا الزامی حقوقی برای تکمیل این خط ریلی وجود دارد؟» گفت: ادامه این مسیر به سمت هرات و مزار شریف جزء لاینفک و جداییناپذیر آن است. با تکمیل این مسیر است که ارزش اقتصادی آن برای افغانستان و سایر کشورهای مسیر چند برابر میشود.
وی در ادامه اظهار کرد: مسیرهای ریلی وقتی به شبکه تبدیل میشوند گوی سبقت را از دیگر مدهای حملونقل میربایند. افغانستان به استناد ادعای مقامات ذیربطشان در سنوات اخیر برنامههای توسعه این شبکه ریلی را دارند و گویا در حال رایزنی هستند تا از ظرفیتهای بینالمللی هم برای ساخت بخشهای مختلف این مسیر ریلی ۷۰۰ کیلومتری بهره ببرند. کنسرسیومی از کشورهای منطقه مانند ازبکستان و قزاقستان هم برای مشارکت در تکمیل و ساخت پروژه شکل گرفته و شرکتهای ایرانی هم در این پروژه اعلام آمادگی کردهاند و به نظر میرسد در آینده نزدیک کار ساخت بخشهایی از این مسیر ریلی به سمت هرات و مزار شریف هم آغاز شود.
بشیر گنبدی تصریح کرد: البته نمایندگان ذیربط افغانستان پیش از این بارها در مذاکرات مرتبط اعلام کردهاندکه با افتتاح راهآهن خواف – روزنک که توسط ایران در دست ساخت است، ساخت ادامه مسیر تا هرات هم آغاز خواهد شد و به نظر میرسد با بهرهبرداری از این مسیر ریلی شاهد اهتمام بیشتر طرف افغانستان برای شروع ساخت پروژههای تکمیلی هم باشیم.
راهآهن خواف – هرات نشانگر حُسن نیت تاریخی و همچنین رونق اقتصادی در افغانستان
مدیرکل دفتر توسعه امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی با بیان اینکه راهاندازی این مسیر ریلی، پیامهای بسیاری برای سایر کشورها از منظر نفوذ منطقهای ایران و روابط با سایر کشورها به همراه دارد، افزود: در این خصوص باید به این نکته توجه داشت که از آنجایی که ایران از دورانهای گذشته در مسیر تاریخی جاده ابریشم قرار داشته و با عنایت به موقعیت ژئوپلتیکی منطقهای و همسایگی با ۱۵ کشور (که از این منظر در زمره معدود کشورهای دنیا قرار داریم) همواره از نفوذ و جایگاه منطقهای برخوردار بوده است. بهرهبرداری از این پروژه میتواند بهرغم همه کارشکنیهای ایالاتمتحده و برخی بدخواهان منطقهای، نشانه دیگری از حُسن همجواری، اراده و عزم جدی و همچنین حُسن نیت تاریخی کشورمان نسبت به پیشرفت صلح و امنیت و همچنین رونق اقتصادی در افغانستان به شمار رود.
وی گفت: در همین حال، شاهد تلاشهای بیوقفه و جدی دیگر کشورهای منطقهای با پشتیانی ایالاتمتحده برای پررنگ جلوه دادن و همچنین مقرون به صرفه دانستن مسیرهای ارتباطی افغانستان از قلمرو خویش هستند که بهرهبرداری از این خط آهن با همه دشواریهای پیشرو نشان از توانمندی و شایستگیهای ارزنده نیروهای بومی و همچنین اراده جدی کشورمان در به فعل رساندن توان بالقوه ژئوپلیتیکی کشور در گسترش نفوذ منطقهای و بینالمللی خود مبتنی بر رویکرد برد- برد دارد.
اطاله بهرهبرداری از خط آهن خواف – هرات متأثر از تحریمهای ظالمانه آمریکا
بشیر گنبدی با یادآوری از اینکه ایالاتمتحده همواره کوشیده تا با اعمال تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی و ظالمانه علیه کشورمان، تعاملات منطقهای و بینالمللی کشورمان را تحتالشعاع قرار داده و مانع از پیشبرد اهداف و منافع ملی کشورمان شود، گفت: بهرغم پیوندهای تاریخی، فرهنگی و تجاری میان دو کشور و ملت ایران و افغانستان که بهرهبرداری از این پروژه میتواند ضمن بهرهمندی هر دو ملت از موهبتهای آن، همکاریهای تجاری با همسایه شرقی را بهبود و رونق بخشد، حضور نظامی ایالاتمتحده در افغانستان، تقویت جریان غربگرا در کابل، تهییج شبه نظامیان در ناامنسازی مسیر، پشتیبانی از مسیرهای جایگزین و ابداعی برای دسترسی افغانستان به بازارهای بینالمللی همچون کریدور لاجورد از یکسو و افزودن تحریمهای یکجانبه در چارچوب «فشار حداکثری» علیه کشورمان در حوزههای مالی، فنآوری و تجهیزاتی از سوی دیگر را میتوان در زمره اقدامات ایالاتمتحده در به چالش کشاندن فعالسازی این خط آهن برشمرد.
به گفته وی طولانی شدن نسبی روند ساخت و بهرهبرداری این خط آهن را میتوان تا حدی متأثر از این تحریمهای ظالمانه دانست که به لطف خدا و تلاش دستاندرکاران، این پروژه روزهای نهایی ساخت خود را طی میکند.
طلیعهای روشن در مسیر ترانزیتی شرقی – غربی ایران
در پایان مدیرکل دفتر توسعه امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی گفت: ذکر این نکته ضرورت دارد که این گام، طلیعهای است برای روشن شدن مسیر ترانزیتی شرقی – غربی ایران و در آینده با اتصال آسیای میانه به ایران و خلیجفارس و دریای عمان از این طریق پیوندهای ریلی منطقهای ایران را در آسیای میانه و اتصالات بینالمللی ایران را از چین تا مدیترانه سبب خواهد شد. سهم و حجم مبادله کالا و تجارت در این مسیر اگر چه در افق کوتاهمدت سالانه ۳ میلیون تن پیشبینی شده اما با تکمیل فازهای بعدی این پروژه در افغانستان میتواند یکی از اصلیترین مسیرهای ترانزیت کالا به مقصد افغانستان و از افغانستان و ایران باشد.